در کتاب اصول تشیع آمده است:[1]
نبوّت یعنی مأموریت مستقل از طرف خداوند متعال برای ابلاغ احکام و ارشاد خاص و عام، چه این مأموریت در خواب به او الهام شود چه در بیداری، چه به واسطه ملکی باشد و چه بلاواسطه از حق تعالی الهام بگیرد.
خلاصه کسیکه منصب پاسداری و راهنمائی را خداوند متعال مستقلاً به او مرحمت فرماید ولو نسبت به محیط کوچکی، او نبیّ است. لذا نباید با امامت اشتباه شود، زیرا امامت به معنای نیابت و معاونتِ پیغمبر است نه مأموریت بالاصالة و مستقل.
بنابراین هارونْ امام و وصیِّ حضرت موسی ع نیست، بلکه مانند خود حضرت موسی ع پیغمبر است، زیرا خداوند متعال مستقلاً به هر دو خطاب فرمود:«اذهبا الی فرعون؛ یعنی هر دو به سوی فرعون بروید.»[2]؛ ولی یوشع بن نون چون جانشین حضرت موسی ع بوده، پس وصی و امام است نه پیغمبر.
و اما سائر جهات مانند شنیدن صدای جبرئیل ع، الهام شدن به قلب، بلندی مقام و در تمام اینها ممکن است امام با پیغمبر شریک باشد. از نظر مقام، شیعه معتقد است که مقام ائمه اطهار ع از پیغمبران بالاتر است، چنانکه شیخ مفید رساله مستقلّی در این باب تألیف فرموده و این مطلب هیچ منافاتی ندارد، زیرا چه بسا وزیرِ یک پادشاه، از پادشاه دیگری مهمتر باشد. نخست وزیر مملکتی ممکن است از رئیس جمهور مملکت دیگر مهمتر باشد. (بنابراین ائمه اطهار ع اگرچه از پیغمبر خودشان ص بالاتر نیستند، ولی از پیغمبران دیگر بالاتر هستند.) و این نکته از بزرگی مقام پیغمبر خاتم ص است و از بزرگی خدائی است که این مقام را به محمد ص و آل محمد ع عطا فرموده، نه از پستی مقام انبیای گذشته ع.
همچنین مسأله شنیدن صدای فرشته توسط حضرت زهرا(س) و روایاتی که ائمه اطهار ع را «محدث» یعنی کسی که صدای ملک را میشنود و خود او را نمیبیند معرفی کرده، و همچنین روایاتی که برای ائمه اطهار ع الهام قلبی و علم غیب و امثال آن از طرف خدای بزرگ را اثبات کرده، هیچوقت نباید اینها را به معنی اثبات لوازم نبوت برای امام فرض کرد، زیرا یگانه فرق اساسی بین پیغمبر و امام همان اصالت و تبعیت در مأموریت تبلیغی میباشد و وحشت بعضیها از اثبات این صفات برای امام از جهت تمیز کامل ندادن و درست نفهمیدن معنی نبوت و امامت است.
مرحوم شیخ مفید میفرماید: «به درستیکه عقلاً مانعی نیست از اینکه بر ائمه اطهار ع وحی نازل شود درحالی که آنها امام باشند نه پیغمبر، همانا خداوند متعال بر مادر حضرت موسی ع وحی فرستاد که آن بچه را شیر بده و هنگامی که ترسیدی بر آن، او را در دریا بینداز و نترس و غمگین مباش، به درستیکه ما او را به تو برمیگردانیم و او را از پیغمبران مرسل قرار میدهیم. پس از آن مادر موسی ع صحّت وحی را فهمید و حال آنکه نه نبی بود نه رسول بود و نه امام.»[3]
درباره این سایت